شکست عشق

آن چه دلم خواست نه آن می شود، ،ن چه خدا خواست همان می شود .

شکست عشق

آن چه دلم خواست نه آن می شود، ،ن چه خدا خواست همان می شود .

بی تو

 

روزهایـی کـه بـی تـو می گـذرد

گـرچه بـا یـاد تـوست ثـانـیه هـاش

آرزو بـاز می کـشد فـریـاد:

در کـنار تـو می گـذشت٬ ای کـاش! 

 


  

 

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها
به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشاید
جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
که سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها
همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها
حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد