شکست عشق

آن چه دلم خواست نه آن می شود، ،ن چه خدا خواست همان می شود .

شکست عشق

آن چه دلم خواست نه آن می شود، ،ن چه خدا خواست همان می شود .

نازنینم

سلام نازنینم! 


اگر از حال من خواسته باشی
می گویمت ،خوب نیستم
من با مدادم !من با خاطرات تو!
من با نبودنت!با ندیدنت !
بسیار دلتنگ توئیم.
می خواهم برایت بنویسم
میدانم که دوست میداری
میدانم که شادمان می شوی
اما مهربان، نمیتوانم !
نه !نمی توانم!
نه !تا زمانی که نیایی
امروز بیا!
شاید دیگر فردا نباشم. 

 

 

 

خسته ام از دروغ ، خزان زده ام از رفاقت ، زخم خورده ام از عشق ، در این کویر بی کسی نیست همراهی که بگوید آشنا ؛ چه غریب افتادی! نیست فرشته نجاتی که خزان عشق را بهاری دوباره بخشد . در این حصار تنگ حسرت چه پنهان می کنم از خورشید حقیقت ؟ باختم هر آنچه ساختم در رفاقت . باختم آنچه را به تو بخشیدم ؛ رفیق نیمه راه ! و من این ترانه های عاشقانه ام را در گوشه ای از هوای خدا ثبت می کنم و در گوش دل نجوا می کنم : دل من دیگه خطا نکن ، با غریبه ها وفا نکن ...  
 
 
 

 

ساده نبود از تو گذشتن برام

 

                    ساده نبود کوچ تو از لحظه هام

 

                                              ساده نبود قصه بی تو بودن

 

                                                                   ساده نبود هق هق شب گریه هام

چه ســـــــاده دل بریدی

 

                               اشــــــــــک منو ندیدی

 

                                                          خطی رو خاطرات قشنگمون کشیدی ...

 

 

 

 *                                                  

 

                                                    دل مرده 

 

خداونــــــــدا بگیر از من دگــر این زندگـــــانی را

که دور از روی یــــار خود نمی خواهم جوانی را

 

چه سود از بودن و تنها نشستن،خون دل خوردن

به لبخندی نهــــــــــان کردن ، غم و درد نهانی را

 

طنین گریــــــه ام عرش خـــــــــدا را لرزه اندازد

ز سوز شعله آهــــــــــــــم ، بسوزانم جهانی را

 

برای کشتنم رنج جــــــــــــــــدایی را مدد گیرد

نگر یکرنگی و هم داستانی و تبــــــــــــــانی را

 

خداوندا اگر وصلـــــــش نمی بینم ، تو یاری کن

که گویم خسته دل بدرود این دنیای فانـــــی را

   

 

 

 جوونی کردن به دله نه به سن و سال

آدم باید دلش جوون باشه نه شکل و ظاهرش

و من مدتیه که احساس پیری می کنم

چون دلم خیلی وقته که جوونی نکرده

دیگه از خوردن این همه قرص خسته شدم

و خسته از قلبی که مدام تیر می کشه و ساز مخالف می زنه

این روزا دیگه از خودمم خسته شدم . 

 

 

 

عشق آمد و....

 همیشه زندگی را بی بهونه می خواستم غافل از اینکه داشتن تو قشنگ ترین بهونه زندگیم بود.

   

 در زندگی هیچگاه باز نمی گردند: زمان، کلمات و موقعیت ها. سه چیز در زندگی هیچگاه نباید از دست بروند: آرامش، امید و صداقت. سه چیز در زندگی هیچگاه قطعی نیستند: رؤیا ها ، موفقیت و شانس . سه چیز در زندگی از با ارزش ترین ها هستند: عشق، اعتماد به نفس و دوستان . 

 

 

 

 سیب سرخی را به من بخشید و رفت عاقبت بر عشق من خندید و رفت اشک در چشمان سردم حلقه زد بی مرووت گریه ام را دید و رفت .........  

 

 

 

آنکس که می گفت دوستم دارد عاشقی نبود که به شوق من امده باشد رهگذری بود که روی برگهای خشک پاییزی راه می رفت صدای خش خش برگها همان اوازی بود که من گمان می کردم میگوید: دوستت دارم . 

  


به آنهایی که پاییز را دوست ندارند بگو پاییز همان بهاری است که عاشق شده است. 

 

 

  

این همه خونی که دنیا در دل ما می کند.........جای ما هرکس که باشد ترک دنیا می کند..........هر زمان که گویم که فردا ترک دنیا می کنم ............تا که فردا می رسد امروز و فردا میکنم .  

 

*


ناپلئون : هرگز اشتباه نکن ....اگر اشتباه کردی ... تکرار نکن. اگر تکرار کردی ... اعتراف نکن. اگر اعتراف کردی ... التماس نکن. اگر التماس کردی ... دیگر زندگی نکن. 

 

 

 

هیچ کس اشکی برای ما نریخت هر که با ما بود از ما می گریخت چند روزی هست حالم دیدنیست حال من از این و آن پرسیدنیست گاه بر روی زمین زل می زنم گاه بر حافظ تفاءل می زنم حافظ دیوانه فالم را گرفت یک غزل آمد که حالم را گرفت: ما زیاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه می پنداشتیم. 

  

*

 

سعی کن مثل خورشید زیاد نور ندی چون همه از نورت استفاده می کنن ولی اصلا نگات نمی کنن؛ سعی کن مثل ستاره کم نور بدی تا همه تو خلوت شباشون دنبالت بگردن. 

 

 

 

اگر باران بودم ،آنقدر می باریدم تا غبار غم از دلت بردارم اگر اشک بودم ، مثل باران بهاری به پایت می گریستم اگر گل بودم شاخه ایی از وجودم را تقدیم وجود عزیزت میکردم اگر عشق بودم ،‌آهنگ دوست داشتن را برایت می نواختم ولی افسوس که نه بارانم ،‌نه اشک ،‌نه گل و نه عشق اما هر چه هستم دوستت دارم. 

 

 

عشق آمد و....

 همیشه زندگی را بی بهونه می خواستم غافل از اینکه داشتن تو قشنگ ترین بهونه زندگیم بود.

   

 در زندگی هیچگاه باز نمی گردند: زمان، کلمات و موقعیت ها. سه چیز در زندگی هیچگاه نباید از دست بروند: آرامش، امید و صداقت. سه چیز در زندگی هیچگاه قطعی نیستند: رؤیا ها ، موفقیت و شانس . سه چیز در زندگی از با ارزش ترین ها هستند: عشق، اعتماد به نفس و دوستان . 

 

 

 

 سیب سرخی را به من بخشید و رفت عاقبت بر عشق من خندید و رفت اشک در چشمان سردم حلقه زد بی مرووت گریه ام را دید و رفت .........  

 

 

 

آنکس که می گفت دوستم دارد عاشقی نبود که به شوق من امده باشد رهگذری بود که روی برگهای خشک پاییزی راه می رفت صدای خش خش برگها همان اوازی بود که من گمان می کردم میگوید: دوستت دارم . 

  


به آنهایی که پاییز را دوست ندارند بگو پاییز همان بهاری است که عاشق شده است. 

 

 

  

این همه خونی که دنیا در دل ما می کند.........جای ما هرکس که باشد ترک دنیا می کند..........هر زمان که گویم که فردا ترک دنیا می کنم ............تا که فردا می رسد امروز و فردا میکنم .  

 

*


ناپلئون : هرگز اشتباه نکن ....اگر اشتباه کردی ... تکرار نکن. اگر تکرار کردی ... اعتراف نکن. اگر اعتراف کردی ... التماس نکن. اگر التماس کردی ... دیگر زندگی نکن. 

 

 

 

هیچ کس اشکی برای ما نریخت هر که با ما بود از ما می گریخت چند روزی هست حالم دیدنیست حال من از این و آن پرسیدنیست گاه بر روی زمین زل می زنم گاه بر حافظ تفاءل می زنم حافظ دیوانه فالم را گرفت یک غزل آمد که حالم را گرفت: ما زیاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه می پنداشتیم. 

  

*

 

سعی کن مثل خورشید زیاد نور ندی چون همه از نورت استفاده می کنن ولی اصلا نگات نمی کنن؛ سعی کن مثل ستاره کم نور بدی تا همه تو خلوت شباشون دنبالت بگردن. 

 

 

 

اگر باران بودم ،آنقدر می باریدم تا غبار غم از دلت بردارم اگر اشک بودم ، مثل باران بهاری به پایت می گریستم اگر گل بودم شاخه ایی از وجودم را تقدیم وجود عزیزت میکردم اگر عشق بودم ،‌آهنگ دوست داشتن را برایت می نواختم ولی افسوس که نه بارانم ،‌نه اشک ،‌نه گل و نه عشق اما هر چه هستم دوستت دارم.