عشق یعنی...!
عشق یعنی مستی و دیوانگی
عشق یعنی با جهان بیگانگی
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
عشق یعنی سجده با چشمان تر
عشق یعنی سر به دار آویختن
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی درجهان رسوا شدن
عشق یعنی سست و بی پروا شدن
عشق یعنی سوختن با ساختن
عشق یعنی زندگی را باختن
عشق یعنی انتظار و انتظار
عشق یعنی هرچه بینی عکس یار
عشق یعنی دیده بر در دوختن
عشق یعنی در فراغش سوختن
عشق یعنی لحظه های التهاب
عشق یعنی لحظه های ناب ناب
عشق یعنی با پرستو پر زدن
عشق یعنی آب بر آذر زدن
***
نامه
این نامه زمن که از تو دورم خاموش چو راه بی عبورم
بی توست مرا جهان فراموش در سینه ی من فغان خاموش
خواهم همه با تو راز گفتن درد دل خسته باز گفتن
صد قصه کنم ز آشنایی بس گریه ز تلخی جدایی
دوست دارم....
من در این خلوت و خاموش سکوت اگر از یاد تو یادی نکنم می شکنم . ...
عشق یعنی...!