شکست عشق

آن چه دلم خواست نه آن می شود، ،ن چه خدا خواست همان می شود .

شکست عشق

آن چه دلم خواست نه آن می شود، ،ن چه خدا خواست همان می شود .

من....

 

نامم : عاشق 

 فامیلم : دیوانه 

 سنم : یک عمر  

دردم : عاشق شخصی به نام ....  

شهرتم : پریشان 

 نام پدرم : رنج 

 نام مادرم : درد 

 چراغم : شمع  

مونسم : شب 

 کارم : حسرت  

فریادم : سکوت  

سقفم : آسمان 

 آرزویم : تو  

 

وصیتت چیست؟ به او بگویید دوستش دارم . به او که قلبش به وسعت دریاییست که قایق کوچک دل من درآن غرق شده ، به او که مرا از این زمین خاکی به سرزمین نور و شعر و ترانه برد و چشمهایم را به دنیایی پر از زیبایی باز کرد . به او بگویید دوستش دارم ، به او که صدای پایش را می شنوم ، به او که لحن کلامش را می شناسم ، به او که عمق نگاهش را می فهمم ، به او که ... به او بگویید دوستش دارم ، به او که گل همیشه بهارمن است ، به او که قشنگترین بهانه برای بودن من است و به او که عشق جاودانه من است ...  

 

برای زیستن اینک تویی بهانه ی من

به شوق تو ، به ذوق تو ، برای تو ، امروز آمده ام تا باز کنم   

   دروازه های دلکده ام را به روی مهربانی هایت

  و گلهای عشق و جودمان را آبیاری کنم

آمده ام تا تکرارها را بازگو کنم ... آمده ام فریاد بزنم عاشقانه هایمان را

 آمده ام تا خیلی آرام به تو ای خوب بگویم دشوار است زندگی بی تو...

 آمده ام تا باری دگر دستهای گرمت را در دست بگیرم و در بوسه هایت غرق شوم

 که خود می دانی ... که من می دانم ... که سخت است  این زندگی بی تو... بی من...

 آمده ام بگویم باور کن من را ، همراه همیشگی ات را ...

 گرچه می دانم آنچنان غرق منی که اینگونه هرگز ندیده ام و نخواهم دید

 می خواهم که به یاد آوری دیروزها را ... عاشقانه ها را... مهربانی ها را...

 می خواهم بدانی که من هستم ... من می مانم ... من خواهم ماند تنها برای تو ،

 به عشق تو ...

به لطف وجود نازنین تو...

آمده ام حرفها بگویم با تو ، که عاشق ترینم تا ابد برای تو

 آنچنان عاشق که فرشته ها نیز به حسادت می نشینند ...

آمده ام پیوند آسمانیمان را با عشقمان با حضورمان استحکام بخشم

 دوست دارم که بدانی تو را می خواهم،تو را دوست دارم،تو را با جان و دل می پرستم

 دوست دارم که بدانی تا ابد در دفترچه ی زندگی ات ردپای حضورم را خواهی دید

 دوست دارم که دمادم به یاد آوریم ما را...

 امروز بعد از روزها بعد از پیوند همیشگی مان آمده ام بگویم

 با من بمان تا بی نهایت زندگی گرچه بارها گفته ام ...

 اما این بار عاشقانه تر از همیشه ...

 عاشقانه تر از همیشه در جای جای قلبت مرا پررنگ کن ...

عاشقانه تر از همیشه با من بمان تا بی نهایت زندگیمان...

که تو خود می دانی من نیز هستم ... می مانم ... خواهم ماند تا بی نهایت زندگیمان ...

به پاس لحظه لحظه های عاشقانه مان 

 

دوستت دارم..

عشقمو از چشمام تــــو بخون....

 

فکر من هر لحظه تـــو شدی           نمیدونی چی کشیدم

بی تو خیلی تنهـــام

عشقمو از چشمام تــــو بخون           بدون اینجا من اسیـــــرم

بی تو خیلی تنهــــام

نیستی تــــو  که ببینی قلبــــم شکسته دلــــم اینجا گرفته

دیگه فرصتی نمونده

نیستی تـــو  که ببینیدستام سردهنفســـم دیگه گرفته

بی تــــو زندگی سخنه

اشکــــام ارزشی نداره واسه تــــو دیگه

بی تفاوت از مــن یکی تــــو نگذر

حتی واسه یه لحظـــــه دوریتم نمی ارزه

نمی تونم ببینم تـــــو رو با یکی دیگه

زندگیم بی تـــو رنگی نداره           دلم بی تــــو آروم نداره

داره تــــو رو کم میاره

فراموشم نکن تــــو نزار برو

دیگه ترکم نکن دلم بی تــــو میمیره

بیشتر از این با من بازی نکن

تنهـــــام گذاشتی

جای خالیت اینجا حس می شه

تنهـــــام گذاشتی

با بوی عطرت گریـــه ام میگیره

آره عـــزیـــزم